مهین بدیعی، متولد اراک و دانشآموخته رشته ریاضی، از کودکی علاقه وافری به هنر داشته و اکنون نیز از این طریق امرار معاش میکند. وی فعالیت هنری خود را با خوشنویسی آغاز کرد و سپس به هنرهای دیگری همچون عکاسی و منبتکاری روی آورد. بدیعی همزمان با تحصیل، به آموزش خوشنویسی نیز میپرداخت و به تدریج به کار با چوب و هنرهای مرتبط با آن، از جمله منبت و قلمزنی روی چوب، مشغول شد. وی با هنرمندی ازدواج کرد که استاد و همراه او در مسیر هنر و توسعه کسبوکارش بود.
بدیعی، در گفتگو با سایت خبری ما مردم اظهار کرد: در سال ۱۳۷۶، نخستین آموزشگاه خود را با نام «کتیبه» و با مجوز سازمان فنی و حرفهای در زمینه کار روی چوب تأسیس کردیم. در این آموزشگاه، به صورت استاندارد و استاد و شاگردی، کار روی چوب به بانوان آموزش داده میشد و همسرش، امیرمنصور احمدی، نیز آموزش آقایان را بر عهده داشت.
وی گفت: آموزش تنها بخشی از فعالیت ما بود و ما در حوزه قلمزنی روی چوب، استانداردی جدید تدوین و آن را از منبت تفکیک کردیم.
بدیعی در مورد این استانداردسازی اظهار کرد: ما سعی کردیم ظرایف این رشته را بیشتر مشخص کنیم. رشته منبت قبلاً با چکش و مغار انجام میشد و تا حدودی ظرایف آن کمتر بود، اما به مرور زمان، خودمان انواع قلم و ابزار با قابلیتهای خاص ساختیم و در اختیار هنرجوها و مراکز آموزشی قرار دادیم. بدین ترتیب، استاندارد جدید و منابع آموزشی برای حرفه قلمزنی روی چوب، که ظرافتها و پیچیدگیهای خاصی دارد، تدوین شد.
وی افزود: در نهایت، تعداد حرفههای آموزشی به ۲۸ رشته رسید. در سال ۱۳۸۲، شرکت تعاونی «شمسه نگارین» را راهاندازی و تولید آثار هنری و صادرات را آغاز کردیم. تولیداتی شامل انواع تابلو، تندیس، مجسمه و کتیبههایی که به صورت برجسته و منحصربهفرد روی سنگ، چوب، فلز، سفال و کاشی کندهکاری میشد، از جمله تولیدات این تعاونی است که در نمایشگاههای داخلی ممتاز و برتر بوده است. به گفته وی، آنها تلاش کردند تا حد امکان حافظ محیط زیست باشند و تنها از چوبهای سخت، خشک و قطعشده استفاده میکنند و دستههای ابزارها را از اضافات و کنارههای چوبهای مرغوبی که روی آنها کندهکاری میکنند، میسازند و برای تیغه نیز از فلزات دورریز و ضایعات کارخانهها بهره میبرند.
بدیعی توضیح داد: در این مدت، امیرمنصور احمدی، رئیس هیئت مدیره تعاونی «شمسه نگارین»، سبکی را به نام سبک «سماع قلم» ابداع کرد که به گفته کارشناسان، منحصربهفرد است و توسط سازمان میراث فرهنگی وقت (وزارت میراث فرهنگی کنونی) به عنوان میراث ناملموس ثبت ملی شده است. برخی از آثار تولیدشده در این مجموعه از نخستین سال تأسیس موزه سازمان صنایع دستی ایران توسط این موزه خریداری و به نمایش درآمده و سپس به موزه ولنجک و پس از آن به کاخ موزه سعدآباد منتقل شده است. همچنین، آثار بسیاری از این تعاونی در موزهها، امامزادهها و اماکن متبرکه، مساجد، دانشگاهها و فرهنگسراهای سراسر کشور به نمایش گذاشته شدهاند، از جمله کتیبه نفیس سنگی صلوات خاصه امام رضا (ع)، کتیبههای چوبی آرامگاه میرزا کوچک خان جنگلی و کتیبههای فاخر کندهکاری روی فلز برنج امامزاده محمد عابد (ع) اراک که در جهان اسلام بینظیر هستند.
وی در مورد شیوه کاری خود گفت: ما به صورت خط و نقش برجسته روی چوب، سنگ و فلز کار میکنیم. در زمینه نقش برجسته کارهای زیادی انجام شده است، ولی ما در خط برجسته ابداع کردیم. خط برجسته ظرایف خاص خودش را دارد. در نقش برجسته این امکان وجود دارد که اگر کار بشکند یا خراب شود، میتوان آن را اصلاح کرد، ولی در مورد خط برجسته به صورت خیلی واضح و مشخص ضعف کار نمایان میشود، به همین دلیل کار خیلی ظریف و پیچیده است. در واقع، ما یک کار دوبعدی استاد خوشنویس را تبدیل به کار سهبعدی کردیم، آن هم با حفظ اصول خوشنویسی. کارهای ما بیشتر از نظر اصول خوشنویسی مورد پسند اساتید است.
این هنرمند خلاق ادامه داد: کارهای ما هویت دارد. هر حرف و نقشی که در آنها به کار میرود با حروف ابجد محاسبه میشود تا با مفاهیم اصیل فرهنگی ما همخوان شود. سعی کردهایم هر اثر مفاهیم خاص هنری، ملی، فرهنگی و باورهای مذهبی را منتقل کند. به گفته وی، آنها تلاش کردهاند که هر کدام از آثارشان سرمایهای برای کشور باشد.
بدیعی توضیح داد: از نظر بحث اشتغال و آموزش، آموزشگاه کتیبه، زیرمجموعه تعاونی شمسه نگارین، هنرجویان بسیاری را در رشتههای مختلف آموزش داده است که اکنون خودشان استاد و صاحب کار و حرفه هستند. افزون بر این، در تعاونی ۸ نفر به طور دائم مشغول به کار هستند و با توجه به پروژههای دورهای که تعاونی میپذیرد، ممکن است ۱۰ تا ۱۵ نفر به شکل دورهای در هر پروژه مشغول به کار شوند.
وی در مورد نگرانیهای خود در مورد بازار کار این هنرمندان گفت: درست است کار هنری و نفیس مشتریهای خودش را دارد، اما زیاد نیست. درست است موزهها کارها را میخرند و میبرند، ولی مگر چند کار در سال میبرند؟ به این ترتیب، بسیاری از استادان مجبور میشوند سراغ کار بازاری بروند. به گفته وی، یکی از بزرگترین مشکلات موجود در زمینه کار خط و نقش برجسته روی چوب، ناشناخته بودن آن است. مردم شناخت چندانی نسبت به رشتهای که کار میکنند، ندارند و تابلوهایی را که در نمایشگاه میبینند، کارهای چسباندنی تصور میکنند و به همین دلیل، قیمت تابلوها به نظرشان زیاد میآید، اما بعد که با کار آشنا میشوند و میبینند به شکل برجسته و یک تکه کندهکاری شده است، به نفیس و فاخر بودن کار هنری بیشتر پی میبرند.
وی افزود: مورد دیگری که هنرمندان با آن مواجه هستند، عزت نفس و کرامت آنهاست. آنها نمیتوانند مانند باقی کارآفرینها گذر و نظری به اطراف داشته باشند و سراغ بازاریابی کارهایشان بروند. یک هنرمند باید خلوت خودش را داشته باشد. در کشورهای دیگر، کارشناسان و مسئولان متولی آثار هنری را ارزشیابی میکنند و میبینند این اثر با چه شرایط و پیچیدگیهایی تولید شده است. آنها خواهان این هستند که اگر اثر خاص است و مخاطب عام ندارد، این آثار را به عنوان سرمایههایشان مورد توجه ویژه قرار دهند، ولی در کشور ما این انگیزهها را خود هنرمند باید در خود ایجاد و تقویت کند.
عضو شورای سیاستگذاری مجمع هنرمندان صنایع دستی استان مرکزی گفت: کسی که اثری هنری ارزشمند خلق میکند، پالایش روحی و فکری و عزت نفس را در پی دارد، در عین حال شاید نتواند تقویت مالی داشته باشد. این حال را خیلی از مسئولان درک نمیکنند وگرنه باید تسهیلات خوبی در اختیار هنرمندان بابت خلق آثار هنری هویتمند قرار میدادند. یک سری تسهیلات هست، ولی وثیقههای سنگینی میخواهند که در توان فرد هنرمند نیست، در حالی که بانکها میتوانند از همین کارهای هنری به عنوان وثیقه استفاده کنند تا هنرمندان بتوانند در سطح بسیار وسیعتری کارشان را گسترش دهند. البته الان کمی وضعیت بهتر شده است. در سالهای قبل که میگفتند شما صنایع دستی هستید، مگر چقدر وسیله و امکانات میخواهید؟ به مهارت و نقش هنرمند اهمیتی نمیدادند. این در حالی است که کشورهایی که الان هنرهای صنایعی، صنایع دستی و کارهای هنری را صادر میکنند، از تکنولوژی هم استفاده کردهاند. حمایت میتواند جریان ایجاد کند، چرا که این کارها ارزش افزوده دارند.
بدیعی که ریاست کمیسیون بانوان اتاق تعاون استان مرکزی را نیز بر عهده دارد، به کسانی که میخواهند از هنر برای کارآفرینی استفاده کنند، توصیه کرد: جامعه ما پرخطر است و افقها گشوده نیست، چون وضعیت شفاف نیست. کسب و کارتان به عناوین مختلف با چیزهایی گره خورده که در حوزه کسب و کار شما نیست، ولی به شدت روی آن تأثیر دارد.