مشکل اصلی در استان ما نوعی قبیلهگرایی و طایفهسالاری است. در همه جا تبعیض و پارتیبازی وجود دارد. در استخدامها، در ارائۀ خدمت به مردم حتی بهزیستی و کمیتۀامداد هم پارتی بازی میکنند و بین مددجویان فرق میگذارند.
من هاجر ملک حسینی متولد 1370 دارای تحصیلات کارشناسی در رشتههای حقوق و علوم اجتماعی و مدیر عامل مؤسسۀ مردم نهاد گلهام بهنود بویر استان کهگیلویه و بویراحمد هستم.از سال 97 وارد کارهای اجتماعی شدم و در مؤسسۀ مردم نهاد دیگری به عنوان نائب رئیس کار میکردم و از دیماه سال 98 مؤسسۀ خودم را در حوزۀ آسیبهای اجتماعی ثبت کردم . بعد از مدتی وقتی شدت آسیبهای اجتماعی از جمله طلاق، بیکاری، اعتیاد و … را دیدم ترجیح دادم بیشتردر زمینهی خیریه فعالیت کنم.
من خودم فرد پولداری نبودم و با توجه به وضعیت منطقه هم خیّر بزرگی پیدا نمیشد بنابراین؛ تلاش کردم از توان مؤسسات شهرهای دیگر برای شهرستان و استان کمک بگیرم. کاری که در بحث درمانی و آموزش انجام دادم؛ این بود که با همکاری مؤسسات شهرهای دیگر بیماران را به تهران ، اصفهان، شیراز اعزام کردم و در آن جا کار عمل جراحی و بستری و درمانشان به صورت رایگان انجام میگرفت. یا در خصوص بیماران سرطانی و بیماران خاص از طریق آیتالله ملک حسینی ، عضو مجلس خبرگان رهبری که از اقوام پدری هستند برای معاونت غذا و داروی استان معرفینامه میگرفتم که از این طریق خود بیمار حداکثر 100-150 هزار تومان هزینه پرداخت میکرد و در بعضی موارد هم 100 درصد درمان رایگان میشد. و ماهیانه 20 میلیون تومان داروی رایگان دریافت میکرد.
در حوزۀ اشتغال اولین مؤسسه در استان بودم که فعالیت کرد. برای بیماران تالاسمی و هموفیلی از طریق بسیج سازندگی، وام اشتغالزایی تهیه کردم که الان شغل مورد نظرشان را راهاندازی کردهاند و شرایط بهتری دارند. برای اینکه مردم محروم منطقه با شیوۀ گرفتن وام مشاغل خانگی آشنا شوند. یک کارگاه آموزشی برگزار کردم و مسئولان اداره کار را به آنجا دعوت کردم و با توضیحاتی که دادند مردم تشویق به فعالیت شدند. حدود 4-5 ماه پیگیری کردم و هماهنگی لازم با سازمانها و نهادهای مربوط انجام شد و افراد توانستند وام مشاغل خانگی را دریافت کنند و با 100 الی 150 میلیون تومان مشاغل مد نظر خود را راه بیاندازند و خودکفا شوند.
مشاغلی که در استان ما برای فعالیت خانگی مناسب است و بنده برای آنهل وام پیگیر شدهام. دام پروری از دام سبک و سنگین بود. پرورش زنبور و مرغ شرایط خوبی دارد. خیاطی هم با سفارشهایی که از تولیدیهای بزرگ شهرهای دیگر میگیرند امکان موفقیت دارند. من تلاش کردهام از افرادی که در زمینههای مختلف فعال بودهاند مشاوره و کمک بگیرم مانند : بنیاد مسکن، ستاد اجرایی فرمان امام، دفتر نماینده و استانداری و با همکاری آنها کارها را پیش ببرم و از فعالیتهایی که انجام دادهام و میدهم راضی هستم.
مؤسسۀ بنده 7 عضو داشت که خیلی از آنها کنار کشیدهاند اما من ادامه دادم. 12 خانواده هستند که به صورت ماهیانه تحت پوشش قرار دادهایم و مبلغ 500-600 هزار تومان به آنها پرداخت میشود. با کمک خیرین تهرانی، بستههای معیشتی فراهم میکنم و به دست آنها میرسانم. با مجموعهی رویای مادری در تهران همکاری دارم و افرادی که پزشکان، نا امیدشان کرده بودند؛ با طب سنتی درمان شده اند. حتی کسانی که در 42 سالگی به یائسگی زودرس هم دچار شده بودند با اصلاح تغذیه مشکلشان حل شده است.
مردم استان ما بسیار محروم هستند و منشأ اکثر آسیبهای اجتماعی اعم از اعتیاد و طلاق و…بیکاری مردم است. خیلی از جوانها برای کار به جنوب کشور مثل بندرعباس و بوشهر مهاجرت کردهاند و اکثر کارگران شرکتهای نفت و پتروشیمی، مردم استان ما هستند.
مشکل اصلی در استان ما نوعی قبیلهگرایی و طایفهسالاری است. در همه جا تبعیض و پارتی بازی وجود دارد. در استخدامها، در ارائۀ خدمت به مردم حتی بهزیستی و کمیتۀامداد هم پارتی بازی میکنند و بین مددجویان فرق میگذارند بخاطر همین مسئله است که خیلی از افرادی که مؤسسۀ ما به آنها کمک میکند مددجوی کمیتۀ امداد هستند ولی توجهی به خواستههای آنها نشده است.