فعالیت در زمینه خیریه حس و حال خوبی را در آدمها ایجاد میکند و به مرور سختترین قلبها نیز رقیق و مهربان شده و از کمک به همنوعان لبریز عشق و عاطفه میشوند اما باید مراقب بود که برخی مشکلات ساختاری این فعالیت ارزشمند را تبدیل به زمینهای برای گداپروری نکند.
من «فاطمه خسرویزاده» 46 ساله و دارای مدرک فوق لیسانس هستم. دبیر آموزش و پرورش شهرستان طبس خراسان جنوبی و مدیر مرکز نیکوکاری حضرت فاطمه زهرا (س) میباشم. از سال ۱۳۷۹ به عنوان نیروی افتخاری مدیر مجتمع فرهنگی امام مهدی(عج) کمیتهامداد طبس مشغول شدم. بعد از مدتی برای توسعه فعالیتهایم «مرکز بانوان نیکوکاری فاطمه الزهرا» را با کمک دوستانم راهاندازی کردم. خودم رئیس هیئت مدیره شدم و سه نفر مددکار نیز جهت رسیدگی به پروندهها به مجموعه اضافه شدند.
پس از راهاندازی مرکز نیکوکاری ابتدا ظرفیتها را شناسایی کردیم. برخی خیرین خارج از شهرستان و شهرهای بزرگ را در کنار خیرین کوچک شهر خودمان جمع کردیم. خیرینی که مبلغ اندکی به ما کمک میکنند. اما اعتقاد داریم باید فرهنگ احسان و نیکوکاری گسترش یابد تا برکت آن در جامعه جاری و ساری شود و به همین دلیل از حضور خیرین با وسع اندک هم استقبال میکنیم.
با توجه به علایق و اعتقادات خیرین سعی کردیم در همه زمینهها ورود پیدا کنیم. برخی دوست داشتند در زمینه تامین جهیزیه کمک کنند و عدهای معتقد به تامین و توزیع سبدهای کمک معیشتی بودند. بعضیها دوست داشتند به ایتام کمک کنند یا لوازم ضروری زندگی نیازمندان را تهیه کنند.
ما از همه مناسبتهای ملی و مذهبی که توجه و عواطف مردم درگیر نیازمندان است برای جمعآوری کمک استفاده میکنیم. مرکز ما هزار خانواده تحت پوشش دارد که جزء محرومان و نیازمندان جامعه هستند. حدود پانصد دانشآموز در این خانوادهها زندگی میکنند که به عنوان اولویت به آنها نگاه میکنیم. برخی از این دانش آموزان بیسرپرست و برخی هم بدسرپرست هستند.
در زمینه مسکن مددجویان، برای استفاده از تسهیلات و کمکهای دولتی و کمیتهامداد باید آوردهای ابتدایی وجود داشته باشد. خیلی از مددجوها این مبلغ را نداشتد و به همین دلیل ساختمانهای در دست ساخت آنها نیمه تمام مانده بود اما با مشارکت خیرین این ساختمانها تکمیل و به مددجوها تحویل داده شد.
در مقطعی دیگر برای ایجاد اشتغال تعدادی چرخ ریسندگی تهیه کردیم و در اختیار خانوادهها قرار دادیم و برایشان بازار کار فراهم کردیم. در زمینه خیاطی هم ورود کردیم و تعدادی از نیروهای مستعد را آموزش دادیم که حالا به اشتغال و کسب درآمد رسیدهاند.
کار خیر پیچیدگیهای خاص خودش را دارد. مثلاً برای تهیه غذا به جز تهیه مواد اولیه و پخت و پز، باید غذا به دست نیازمندان رسیده شود که خودش کار سختی است. ما برای این کار از ظرفیتهای مردمی استفاده میکنیم.
همیشه در حال تدارک نیروهای جدید برای ورود به چرخه کمک به نیازمندان هستیم. مثلاً در مقطعی نیاز به برگزاری کلاسهای تقویتی و کنکور داشتیم که با شناسایی معلمان عزیزی که مایل به همکاری بودند، کلاسهای تقویتی به صورت رایگان برای دانش آموزان برپا شد.
در کنار توجه به نسلهای آینده توجهی نیز به افراد سالمند داشتیم و صد نفر سالمند را تحت پوشش قرار دادیم و برای آنها روزانه غذای گرم تهیه کردیم.
برای ظرفیتهای جدیدی که وارد کار میکنیم اسامی جدید انتخاب میکنیم تا افراد احساس تعلق و هویت گروهی داشته باشند. مثلاً مجموعهای از افراد در قالب تشکلی به نام حضرت زینب(س) در مناطق محروم وارد کار و خدمترسانی شدند که به مرور هویت مستقلی پیدا کردند.
هیچ یک از نیروهایی که با ما همکاری میکنند حقوق دریافت نمیکنند و تمام خدمات و فعالیتهای آنها به صورت رایگان و برای رضای خدا است.
سعی کردیم ساختار را جوری تنظیم کنیم که اگر زمانی من نبودم کارها روی زمین نماند.
همیشه ارتقای فعالیتها برایمان اهمیت دارد. شاید شکل کار همیشه یکسان باشد اما تلاشمان همواره این بوده که کیفیت و نحوه اجرای کار در هر سال بهتر از سال بعد باشد.
ما برای فعالیتهایمان همیشه به صورت سالانه برنامهریزی میکنیم و با خیرین تفاهم میکنیم که در طول سال و در زمان بندیهای مشخص چه فعالیتهایی را انجام بدهند. مثلاً در شهریور ماه بستهبندی لوازم التحریر دانش آموزان را داریم و امسال حدود دوهزار بسته آماده و تحویل دانش آموزان نیازمند شد که هماهنگیهای آن از ماهها قبل با خیرین شده بود.
یکی از نکات مهم و کلیدی در بحث فعالیتهای خیریه این است که موسسات نباید به صورت انتزاعی و بدون در نظر گرفتن فعالیتهای موسسات دیگر و ارتباط با آنها کار کنند. به همین دلیل ما با موسسات خیریه دیگر ارتباط و هماهنگی تنگاتنگ داریم چون نمیخواهیم با بهرهگیری از خلا موجود از عدم ارتباط موسسات، افرادی باشند که از دو یا چند جا کمک معیشتی بگیرند و در کنار آن افراد نیازمندی باشند که از هیچ جا کمک معیشتی دریافت نکنند. نتیجه ناهماهنگی در این حوزه به گدا پروری منجر میشود و افراد نیازمند هیچگاه انگیزهای برای توانمند شدن نخواهند داشت. به همین دلیل تجربیات خود را با موسسات دیگر به اشتراک میگذاریم و از تجربیات موفق دیگران استفاده میکنیم و البته اعتمادسازی هم میکنیم تا مشارکت مردم در امور خیریه بالا برود.
یکی از اولویتهای ما مسئله تحصیل دانش آموزان است اما از کار پرورشی هم غافل نیستیم و تابستانها کلاسهایی را برگزار میکنیم که بیشتر نمود کارآفرینی و توانمندسازی دارد. حتی در طراحی بازیهای این کلاسها به سمتی میرویم که از هم اکنون ذهن بچهها به سمت کارآفرینی برود و بتوانند در آینده فردی باشند که در این حوزه فعالیت میکنند. توانمندسازی و آموزش مهارتهای زندگی به افراد نیز بخشی از هدف این کلاسها است.
فعالیت دیگر ما پوشش زنان مطلقه است. در مقطعی از فعالیتهایمان پرونده صد و بیست نفر از این عزیزان را از کمیتهامداد تحویل گرفتیم و طی هماهنگی با حوزه علمیه برای آنها مددکار دینی فراهم کردیم تا به این گروه از جامعه نیز توجه کافی شود.
امسال به لطف خدا مبلغ چهل میلیارد و هفتصد میلیون تومان برای کمک به خانوادهها جذب و مشارکت مردمی داشتیم.