از زمستان سال گذشته شروع به نوشتن استراتژی برای گروه با همکاری برخی اساتید کردیم
من «علی کُردلو» پنجاه و پنج ساله کارشناس معماری و مسوول گروه جهادی «اقتصاد مقاومتی و کارآفرینی» استان زنجان هستم.
گروه جهادی ما در سال ۱۴۰۰ ایجاد و ۱۴۰۱ ثبت شد. پیشاز این مسوول مجمع اقتصاد مقاومتی بنیاد خاتم الاوصیا بودم. در مجمع بیشتر کار گفتمانی و مشورتی انجام میشد و ما گروه جهادیامان را برای کار عملیاتی راهاندازی کردیم.
در ایام کرونا بین گروههای جهادی، هیئتها و خیریهها جلسهای در رابطه با هماهنگی کارها برگزار شد. من در آن جلسه انتقاد کردم که این مواساتی که ما انجام میدهیم با مواساتی که مد نظر رهبری است تفاوت دارد. حضرت آقا تاکید بر تولید دارند ولی با این کمک که نابجا به نیازمندان موجب عدم تلاش یک عده میشویم. ما باید نیازمندان واقعی را شناسایی و به آنها کمک رسانی کنیم. از همان شب خودم هم احساس مسوولیت کردم و در این جهت قدم برداشتم. ابتدا با حدود پنجاه نفر از دوستان تماس گرفتم و جلسهای تشکیل دادم و این دغدغه و طرحها مطرح شدکه حاصل ان تشکیل گروه جهادی بود.
اولین کارهای ما برگزاری کلاسهای آموزشی و کارآفرینی در مناطق محروم بود. ما اطلاعات اشتغال حاشیه شهر زنجان را جمعآوری و سراغ تک تک کسب و کارهای خانگی رفتیم. با همراهی برخی استاتید دانشگاه علمی کاربردی مشاغل خانگی را شناسایی و برای حل مشکلات آنها اقدام کردیم. اگر کسی وام نیاز داشت با هماهنگی ما از کمیته امداد، بسیج سازندگی، بنیاد علویو… وام میگرفت. البته اگر نیاز به وام نداشت توصیه میکردیم وام دریافت نکند تا مقروض نشود.
از زمستان سال گذشته شروع به نوشتن استراتژی برای گروه با همکاری برخی اساتید کردیم. سه چهار ماه روی استراتژیامان کار کردیم. در حال حاضر کارگروههای صنایع دستی، مواد غذایی، پوشاک و گیاهان دارویی داریم که بیشترین مشاغل خانگی در این زمینهها بوده است.
در حال تربیت اساتید از بین دانشگاهیان و طلاب هستیم تا در راستای اقتصاد مقاومتی کلاسها و دورههای آموزشی را در چهارچوب این چهار دسته شغلی ایجاد کنیم. اقدامات عملی هم در این مدت داشتهایم؛ مثلا با کمک خیرین چرخهای خیاطی برای خانوادههای محروم تهیه کردیم تا در منازل به شغل خیاطی بپردازند و با تعدادی از فروشگاهها هماهنگ کردیم تا تولیدات آن خانوادهها را خریداری و به فروش برسانند.
برای خانوادهای نیازمند فر قنادی خریداری کردیم. سپس با فروشگاهی هماهنگ کردیم که تولیدات آنها را بفروشند. تعدادی از افراد را هم به یکدیگر وصل کردیم. به عنوان مثال یکی از دوستان کارگاه تولید شکلات داشت و دوست دیگری داشتیم که یک سری دستگاه صابونسازی داشت ولی موفق نشده بود استاندارد راهاندازی کارگاه صابونسازی را دریافت کند اما در همکاری با ما موفق به راهاندازی کسب و کار شدند.
یک سرهنگ بازنشستهای بود که گاوداری صنعتی داشت که در حال تخریب بود. نیروی کار از مناطق محروم انتخاب کردیم و طی هماهنگی با جهاد با سند همان گاوداری وام گرفتیم و این کار راه افتاد.
ما هیئت بانوان را که نیروی کار زیادی داشت پای کار آوردیم و برای عدهای اشتغال ایجاد شد.
چندی پیشدر یک شهرک واقع در حاشیه شهر نمایشگاه برگزار کردیم و و با حضور مشاورین کسب و کار و مسوولین فضایی فراهم کردیم تا به صورت رودر رو مردم و مشاوران با هم آشنا شوند. اگر تمامی این اضلاع به درستی در کنار هم قرار بگیرند کسب و کارهای خرد و خانگی برای محرومین و مستضعفان سامان میگیرند.